می گویی بهار
می گویم تو
می گویی تابستان
می گویم تو
می گویی زمستان
باز می گویم تو
لیک
هرگاه که می گویی پاییز
می گویم
بی تو در درد
بی تو در اندوه دوری
بی تو مانده در فراق نامه ی غم
که پاییز
ناچار از فقدان تو
خلق شد به گاه زمین
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: پاییز
روزگار ...
قفس ...
خیال ...
آمدم اما ...
شهریار ایران ...
خوابی و خماریی ...
مزار ...
خوش می روی بر بام ما ...
سکوت هم ...
مژده بده ...
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
دزدیده ایم یک سیب ...
امیدی به وصال تو ندارم ...
ندانم کجا می کشانی مرا...
به خاک من گذری کن ...
من و تو ...
ندارم به جز از عشق گناهی ...
چون بمیرم ...
من ساقی دیوانه ام ...
سایت ماه اسکین طراح قالب وبلاگ رایگان با امکانات عالی